اینجانب اکبر اقبال جو در تاریخ 1375/03/09 مصادف با روز بعد عذا حضرت سید الشهدا " امام حسین علیه السلام "به تاریخ یازدهم محرم در شهرستان سلماس آذربایجان غربی در خانواده مذهبی که هم پدرم و هم مادرم دبیر رسمی دینی و قرآن آموزش پرورش بودند (تا هم اکنون) و پدرم علاوه بر مدرسه در مراکز دیگر از جمله سپاه درس احکام میداد، به دنیا آمدم .وتحصیلات دوره ابتدایی را در مدارس باقرالعلوم(شاهد سابق) گذراندم. بعد در آزمون ورودی مدرسه شاهد امام صادق (دوره راهنمایی پذیرفته شدم) و در همان زمان به قرآن علاقه مند شدم و کم کم حضور در انواع جلسات قرآن را تجربه کردم و برای دوره دبیرستان دوباره توانستم در آزمون مدرسه شاهد نقیبی قبول شوم . و در دوره اول بود که توانستم در مسابقات حفظ جزء سی ام قرآن به مقام دوم شهرستان نائل آیم . و همزمان نیز ورزش مورد علاقه خودم را هم این بار به طور تخصصی شروع کردم . اما بعد از پایان دوره اول با معدل تقریبی نوزده که جزء معدل های بسیار بالا محسوب می شد در اثر بازدید از هنرستان شهید پناهی سلماس به رشته مکانیک خودرو علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم انتخاب رشته خود را از تجربی به فنی و حرفه ای تغییر دهم . و سال دوم را به هنرستان رفتم .در آنجا فقط یکی از همکلاسی هایم رقیب درسی جدی برایم بود اما بالاخره توانستم او را نیز شکست دهم و در ترم اول شاگرد اول شوم و در ترم دوم نیز هم مسابقات ورزشی و هم مسابقات قرآنی را با جدیت دنبال کردم که در قسمت مسابقات پینگ پنگ مقام سوم تیمی را کسب کردیم  . در مسابقات حفظ نیز توانستم مقام اول شهرستان را کسب کنم و به مسابقات استانی راه پیدا کنم اما نتوانستم وارد عرصه رقابت در سطح کشوری شوم هر چند از خود رییس آموزش پرورش کل استان تقدیر نامه دریافت کردم ،در سال سوم هنرستان نیز دوباره شاگرد اول شدم اما این بار به دلایلی از جمله کنکور و سایر مشکلات مسابقات غیر درسی را جدی نگرفتم اما در المپیاد سراسری کشوری اگر اشتباه نکنم توانستم رتبه تک رقمی را کسب کنم  و در قسمت المپیاد عملی نیز یکی از معاونان مدرسه اسم من را ننوشت و بجایش اسم رقیبم را که از آشنایانش بود نوشت و به این ترتیب سپری شد تا کنکور فرا رسید و توانستم رتبه 226 کل کشور را کسب کنم (قیل آن در آزمون های قلم چی حدود سه بار رتبه یک کشور زبان شدم ).در دانشگاه سراسری تبریز قبول شدم در آنجا مسئولیت شورای هیت دانشگاه ، جانشین فرماندهی بسیج کل دانشگاه ،فرماندهی بسیخ خوابگاه (غیر رسمی)، سرپرست تیم پینگ پنگ دانشگاه ،عضو شورای دانشجویی اصلی دانشگاه و... را بر عهده داشتم . یکی از بزرگترین خاطراتی که در زمان دانشجویی خیلی به آن افتخار میکنم خاطره دیدار مردم تبریز با مقام معظم رهبری است که من هم جزء آن ها بودم و یکی از بهترین روزهای زندگی ام را در آن روز تجربه کردم. در دانشگاه نیز به عنوان سرپرست تیم و بازکن در مسابقات پینگ پنگ شرکت کردیم و مقام دوم استان را کسب کردیم . با رفتن به کار آموزی در نمایندگی 1815حاج رسول قایمیان مهارت عملی خود را نیز تا حد قبولی بالا بردم و در المپاد های عملی و همچنین در مسابقات قرآن و عترت تا مراحل استانی بالا رفتم . حال نیز امیدوارم که بتوانم حفظ قرآن را ادامه دهم و همچنین آرزو های  دیگری نیز دارم  از جمله تعجیل در فرج آقا امام زمان و همچنین استخدام در یکی از مشاغل معتبر ، قبولی در کنکور سراسری و....

ومن الله توفیق

اکبر اقبال جو مغانجوقی